تحولات منطقه

۲۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۹
کد خبر: ۶۸۷۴۳۳
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

اگر خاک کشورها همچون قلمرو، برای حضور آمریکایی‌ها رسماً ناامن باشد، می‌توان امیدوار بود که بدون ماجراجویی کور و یا ایجاد جنگ، حضور آمریکا در منطقه را دچار چالش‌های واقعی و جدی کرد. رسمیت این ناامنی باید در قالب ایجاد مواضع رسمی و عملیاتی دولت‌ها دنبال شود. معنی این حرف این است که آمریکا نباید صرفاً احتمال ضربه از سوی گروه‌های مقاومت را همچون ترس، بر دوش خود حس کند؛ بلکه ایران باید بتواند این ناامنی را در قالب تهدید رسمی مقامات دولتی کشورهای منطقه علیه آمریکا ایجاد کند.

اما چگونه می‌توان نیروهای کرخت سیاسی در کشورهای منطقه را وادار به چنین انتخابی کرد؟ عراق به عنوان نخستین کشوری که ناگهان حرکت خون تصمیم سیاسی را در رگ‌های ساختار سیاسی خود تجربه کرد، نمونه خوبی برای فهم چگونگی این بازی است. عراق تا زمانی که در تنگنای انتخاب میان حفظ موجودیت خود یا اخراج آمریکا قرار نگرفته بود، انفعال را کم هزینه‌ترین کار می‌دانست؛ اما به محض قرارگیری در این تنگنا، ناگهان همین انفعال، تبدیل به پر هزینه‌ترین انتخاب عراق شد.

بنابراین همان‌طور که شخصیت سست و مذبذب بعضی از نمایندگان پارلمان عراق نتوانست در شکل‌گیری این تصمیم خللی ایجاد کند، درباره باقی کشورها نیز نباید به شکل ایستای نیروهای سیاسی آن کشور نگاه کرده و مأیوس شویم. تصمیم سیاسی سیاستمدار اساساً امری است که در تنگنا، متولد می‌شود. به همین دلیل از هیچ سیاستمداری تا پیش از قرارگیری در آن تنگنا، انتظار پذیرش مسئولیت آن تصمیم نمی‌رود.

با این وصف، مهم‌ترین کار ایران در ادامه این انتقام، باید ایجاد بالاترین هزینه برای گزینه انفعال باشد. کشورهای منطقه باید پس از چند دهه، مجبور شوند از شکل میزبانان توسری‌خور و گاوهای شیرده خارج شوند. هر کشوری اگر در موقعیتی قرار گیرد که برای تهدید آمریکا به خروج از کشورش، احساس کند جز موجودیتش، چیزی برای از دست دادن ندارد، این کار را خواهد کرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.